سرنویس: این متن را پارسال حین خواندن کتاب انتخاب‌های سخت خانم کلینتون نوشتم، خلاصه‌ای از فصل ۱۸ کتاب است که در مورد تحریم‌های ایران در بازه‌ی سال‌های ۸۹ تا ۹۱ نوشته شده. از فصل‌های دیگر کتاب هم خلاصه‌برداری کردم که بعداً منتشر می‌کنم!



شروع ریاست جمهوری اوباما و وزارت کلینتون با انتخابات ۸۸ ایران مصادف بود و دولت آمریکا برای اینکه اعتراضات مردمی به عوامل خارجی نسبت داده نشوند، سکوت اختیار کرد. با این حال کلینتون از این تصمیم هنوز هم کاملاً راضی نیست.

تصمیم دولت اوباما در رابطه با ایران از همان ابتدا بر پایه‌ی فشار و مذاکره‌ی همزمان بود. اما ایجاد اجماع بین‌المللی به راحتی قابل انجام نیست. سرویس‌های اطلاعاتی آمریکا در همان سال‌های ابتدایی در مورد تاسیسات فوردو مشکوک شدند و دولت آمریکا تصمیم داشت این خبر را پس از تایید نهایی به گونه‌ای موثر فاش کند. این موضوع را ابتدا با روسیه (ریاست جمهوری مدودوف) در میان گذاشتند و دولت این کشور را برای اقدام علیه ایران آماده کردند. سپس این خبر در اجلاس سران ۲۰ فاش شد و فشارهای بین‌المللی باعث شد ایران بازدید از این تاسیسات را قبول کند.

مسأله‌ی مهمی که در مذاکرات وین بسیار اهمیت پیدا کرد، تمام شدن ذخیره‌ی اورانیوم غنی‌شده‌ی راکتور تحقیقاتی تهران بود. شرط فروش اورانیوم برای این راکتور، خروج تمام اورانیوم ایران بود که می‌توانست تا مدت‌ها برنامه‌ی هسته‌ای را به تعویق بیندازد. در مذاکرات وین، جلیلی این شرط را پذیرفت و قرار شد تا زمان مشورت با تهران، مفاد تفاهم فاش نشود. اما مشورت جلیلی در تهران به نتیجه نرسید و مذاکرات وین شکست خورد. پس از آن نیز سران ایران به هیچ عنوان خروج کامل اورانیوم را قبول نکردند.

آمریکا برای تصویب قطعنامه‌ی جدید در شورای امنیت، به جلب مشارکت اعضای شورا پرداخت. برای تصویب این قطعنامه به ۹ رای از ۱۵ رای اعضای موقت نیاز بود. بعلاوه، روسیه و چین زیر بار قطعنامه‌ای شدید‌اللحن نمی‌رفتند. روسیه با اصل قطعنامه موافق بود اما چین ممکن بود رای ممتنع بدهد، برای جلب رای اعضای غیردائم، رای مثبت چین می‌توانست بسیار موثر باشد. چین به علت نیاز به نفت ایران و روابط تجاری، به راحتی متقاعد نمی‌شد.

تلاش‌های آمریکا برای قطعنامه در حال نتیجه بود که بین ایران، ترکیه و برزیل توافقی برای تبادل اورانیوم (مشابه توافق وین) ایجاد شد. اما این توافق دو مشکل عمده داشت. از زمان توافق وین، ایران اورانیوم زیادی غنی‌سازی کرده بود، در حالی که در توافق ترکیه و برزیل این مقدار در نظر گرفته نشده بود. همچنین، اورانیوم خارج شده از ایران کماکان تحت مالکیت ایران قرار داشت. ویژگی خاصی که دو کشور ترکیه و بزریل داشتند، باعث می‌شد چشم روی بدی‌های این توافق ببندند. هر دو کشور جزو اقتصادهای در حال رشد بودند، و مهم‌تر از آن، رهبران هر دو کشور افرادی با اعتماد به نفس بوده و قصد داشتند در صحنه‌ی بین‌المللی تاثیرگذاری خود را نشان دهند. اثر این توافق این بود که روسیه و چین از مواضع خود در مورد قطعنامه عقب‌نشینی کردند و این روی لحن و مفاد قطعنامه تاثیر می‌گذاشت.

در نهایت قطعنامه ۱۹۲۹ با ۱۲ رای موافق در مقابل ۲ رای مخالف (برزیل و ترکیه) تصویب شد. لبنان نیز رای ممتنع داد. این قطعنامه سخت‌ترین تحریم‌های تاریخی را علیه ایران (سپاه، قراردادهای نظامی و مالی) وضع می‌کرد. در ادامه و پس از این قطعنامه آمریکا سعی داشت با میانجی‌گری عمان و سلطان قابوس، پنجره‌ای محرمانه برای مذاکره با ایران ایجاد کند که موفق نشد و طرف ایرانی بر مواضع خود پافشاری می‌کرد.

قدم بعدی آمریکا متقاعد کردن کشورها به تحریم‌های بیشتر و کاهش خرید نفت آن‌ها از ایران بود. در نتیجه تمام ۲۷ عضو اتحادیه اروپا نفت ایران را بایکوت کردند. همچنین دولت اوباما قانونی برای کشورها گذاشت که مجبور بودند بعد از هر ۶ ماه نشان دهند میزان خریدشان از نفت ایران را به مقدار زیادی کاهش داده‌اند. برای اینکه این اقدام روی بازار نفت تاثیر زیادی نگذارد، آمریکا کشورهای تولیدکننده نفت را به افزایش تولید تشویق می‌کرد، بازسازی صنعت نفت عراق نیز در این کار بسیار کمک کرد. تولید داخلی نفت آمریکا نیز افزایش یافته بود و این اتفاقات فشار بر بازار نفت جهانی را کاهش داد. با این‌حال مشکل اساسی در خرید نفت ایران، کشورهای آسیایی هند، چین، ژاپن و کره بودند. ژاپن پس از انفجار نیروگاه هسته‌ای‌اش نیاز زیادی به نفت ایران داشت. هند نیز از اعضای اصلی عدم تعهد بود و به سختی فرمایشات آمریکا را قبول می‌کرد. اما در نهایت این تلاش‌ها به نتیجه رسید و تولید نفت ایران از ۵ میلیون و ۲۰۰ هزار بشکه به ۸۰۰ هزار بشکه در روزکاهش یافت که ضرر ۸۰ میلیارد دلاری در پی داشت.

انتهای دوره‌ی وزارت کلینتون با انتخابات ۹۲ ایران مصادف بود. در مناظرات این انتخابات، کاندیداهای تندرویی مثل رضایی و ولایتی با حمله به جلیلی از روش‌های مذاکرات او انتقاد کردند و در نهایت نیز روحانی برنده‌ی انتخابات شد. رهبر ایران اجازه‌ی از سرگیری مذکرات را داد و از مواضع خود عقب‌نشینی کرد.